تاریخ عکاسی در ایران
پیدایش عکاسی در ایران در دسامبر ۱۸۴۲ یعنی سه سال پس از اعلام موجودیت آن در فرانسه روی داده است , نخستین دوربین های عکاسی به روش داگرئوتیپ به درخواست محمد شاه قاجار از کشور های روسیه و انگلیس به دربار ایران وارد می شود , که البته روسها دوربین اهدایی امپراطور را زودتر به ایران و دربار می رسانند, و توسط دیپلمات جوان خود ” نیکلای پاولوف” که به این منظور آموزش عکاسی دیده بود , نخستین عکاسی در ایران در تاریخ ۱۸۴۲ میلادی (۱۲۲۱هجری .ش) انجام گرفت .بیشترین سوژه های عکاسی افراد سلطنتی و بخصوص ناصرالدین میرزا (شاه آینده) بودند که بر صفحه داگرئوتیپ نقش می بستند. شیفتگی فراوان ناصرالدین میرزا به عکاسی و حمایتهای گسترده او از این فن و هنر حتی در طول سلطنت طولانی خودش زمینه ساز رواج گسترده عکا سی در ایران و بخصوص به صورت علمی وآموزش آن در مدرسه دارالفنون شد.ژول ریشار را باید اولین عکاس به روش داگرئوتیپ در ایران دانست , و سپس ملک قاسم میرزا که به هر دو روش داگرئوتیپ و کولودیون آشنایی داشته است و درآخر خود ناصرالدین شاه که به عکاسی مسلط بوده است.
عکاسان ایران در آن زمان را باید به دو دسته تقسیم کرد :
۱- عکاسان ایرانی
۲- عکاسان خارجی که به نحوی در ایران در پست های دولتی و یا در دربار ایران مسئولیتی داشتند, و در کنار پست دولتی خود به کار عکاسی نیز مشغول بودند.
از عکاسان ایرانی , ناصرالدین شاه – ملک قاسم میرزا – آقارضاخان (اقبال السلطنه)- موچول خان (غلامحسین خان صدیق السلطنه) – عباسعلی بیگ – سردار علی خان حاکم – میرزا احمد صنیع السلطنه – مسیو فکرد – علی خان امین حضرت (معتمد السلطان) – میرزا حسینعلی عکاسباشی – میرزا محمد خان حشمت الممالک – سلطان اویس میرزا – عبداله میرزا قاجار – میرزا ابراهیم صحافباشی – میرزا ابراهیم صنیع السلطنه ( میرزا ابراهیم عکاسباشی ) – محمد حسن قاجار – میرزا سید علی خان اعتماد حضور مستوفی ( میر سید علی ) – امیر خان جلیل الدوله ( امیر خان قاجار) – آنتوان خان سوریوگین – خانبابای حسینی – دکتر حیدر میرزا شاهرخشاهی جهانشاه میرزا – روسی خان ( ایوانف) – محمد جعفر خان خادم – ماشااله خان فتو گرافی – اشرف السلطنه (عزت ملک خانم) – فاطمه سلطان خانم و عذرا خانم )- سمباتیان – رستمیان – میرزا علیخان گراور ساز – ژول ریشار (مسیو ریشار خان )- ژوزف پاپازیان و…. را می توان نام برد.
از عکاسان خارجی نیز به آگوست کرشیش – کارلیان – بلوک ویل – فوکتی ( فکاته کوکاتی) – لوئیجی پشه – لوئیجی مونتابونه – جیانوزی – ارنست هولستر – و… می توان اشاره کرد.
عکاسان ایرانی :
با توجه به کثرت شیفتگان عکاسی در موقع ورود این هنر صنعت , معرفی تمامی عکاسان فوق امکان پذیر نیست و فقط به معرفی چند تن از مشاهیر آن بسنده می کنیم .
۱- ژول ریشار : (میرزا رضا خان )
ژول ریشار در تاریخ ۱۸۱۶ میلادی (۱۲۳۱ ه.ق) در فرانسه بدنیا آمد , سه سال از جوانی خود را در انگلستان مشغول تحصیل پزشکی و انگلیسی بوده است .
در سال ۱۸۴۴ میلادی( ۱۲۶۰ ه.ق) به سمت ایران حرکت کرد و در اکتبر هما ن سال به تبریز رسید و بعداز ۴ روز استراحت , بی درنگ به سمت تهران حرکت کرد . در زمان پادشاهی محمد شاه قاجار , مسلمان شد ونام رضا را برگزید و در زمان ناصرالدین شاه و به فرمان شخص شاه لقب خان گرفت و به میرزا رضا خان ویا ریشار خان معروف گردید.
او بعد از تاسیس مدرسه دارالفنون به عنوان اولین معلم زبان فرانسه در این مدرسه مشغول بکار شد و تا آخر عمر خویش , نیز در این سمت باقی ماند, قابل ذکر است بسیاری از رجال نامدار ایران در عصر پهلوی و قاجار زبان فرانسه را از او آموخته اند. از وظایف دیگر او در دوران ناصر الدین شاه ترجمه بعضی از اسنا د و مترجمی زبان فرانسه بود. بعد از ورود دوربین عکاسی به ایران او اولین نفری بود که عکاسی کرد و هنر عکاسی را در ایران بسط و توسعه داد , و در بسیاری از سفرهای داخلی و خارجی به همراه شاه سفر کرد و عکسهای زیادی تهیه کرد .
از او تاکنون عکسی و یا نوشتاری یافت نشده است . اما بسیاری از نویسندگان ومحققان ایرانی ( مهدی بامداد-صنیع الدوله – خلیل خان ثقفی و…) اورا اولین عکاس ایران می دانند که عکسهای بسیاری تهیه کرده بود , حتی دانا استاین اورا اولین عکاس ایرانی که با داگرئوتیپ کار کرده است می شناسد.بالاخره او درسن ۷۷ سالگی در سال ۱۸۹۱میلادی (۱۳۰۸ ه.ق) در گذشت واورا در گورستان آب انبار قاسم شهر ری دفن کردند.یکی از عللی که ریشار خان را در زمره عکاسان ایرانی قرار دادیم نیز همین حضور او از جوانی تا پیری وحتی مرگ او در ایران بوده است .
۲- ملک قاسم میرزا :
او فرزند ۲۴ فتحعلیشاه و طبیب بود, او بعد از ژول ریشار اولین ایرانی است که عکاسی کرده و به هر دو روش داگرئوتیپ و کولودیون آشنایی داشته است. بعد از انقلاب اسلامی و بدنبال حمله اشرار به منزل او در روستای شیشوان ( عجب شیر) و به آتش کشیدن منزل او عکس زیادی از او به جا نمانده است , البته به ادعای نویسندگانی چون شهریار عدل و یحیی ذکا از آلبومی که شاهزاده ملک میرزا به ناصرالدین شاه هدیه داده بودهشت عکس باقی مانده که به روش نگاتیو کاغذی( تالبوتایپ) تهیه شده اند. اخیرا” برخی از عکسهای او در کاخ گلستان و در یک مجلد آلبوم طی مراسمی به نمایش عموم در آمد.تاریخچه عکس های سلفی در ایرانبه زمان قاجار بر می گردد و نخستین سلفی گیرنده ایرانی کسی نیست جز شاهزاده قاجاری، ملک قاسم میرزا، پسر فتحعلی شاه قاجار!ملک قاسم میرزا یکی از باسوادترین درباریان قاجار بود که به شش زبان زنده دنیا تسلط داشت و برای تحصیل به اروپا سفر کرده بود. درباره او در تاریخ نوشته اند که همشه درسدد یادگیری و کسب علوم تازه بود و از این رو بسیار مورد توجه بود. زمانی که ملک قاسم میرزا در فرانسه درس می خواند، درست هم زمان بود با بحث داغ دروبین های داگرئوتایپ و می توان گفت نخستین آشنایی او با این دوربین ها در همان جا رخ داد. خوب است بدانید که اولین دستگاه های داگرئوتایپ را تزار روسیه و ملکه ویکتوریا انگلیس به محمدشاه هدیه دادند و ابتدا ژول ریشار فرانسوی مأمور عکاسی و کار با آن شد. پس از او نیز ملک قاسم میرزا بود که عکس های داگرئوتایپ را ثبت کرد. متأسفانه از داگرئوتایپ های ژول ریشار چیزی باقی نمانده و بنابراین عکس خودنگاره ملک قاسم میرزا امروزه به صورت هم زمان دو عنوان «نخستین سلفی ایرانی» و «تنها داگرئوتایپ ایرانی» را از آن خود کرده است.امروزه اولین سلفی ایرانی در آلبوم عکس های کاخ گلستان نگهداری می شود.دوره تاریخی: قاجارسال ثبت عکس: ۱۲۱۸ خورشیدیمحل نگهداری: کاخ موزه گلستان، تهران
۳- ناصرالدین شاه قاجار:
در سال ۱۲۶۴ هجری قمری و بدنبال مرگ محمد شاه او به سلطنت رسید و بدنبال علاقه ای که به عکاسی داشت وقت زیادی را به این هنر اختصاص می داد, او دومین ایرانی است که عکاسی کرده است . دوران عکاسی او به دو دوران تقسیم می شد , در دوره اول با قطع کوچک کار می کرد و سوژه های او پرتره و عکسهایی از حرمسرا و اندرونی کاخ او بود و اوج عکاسی او در دهه ۸۰ هجری قمری بود که دو دستیار نیز بنامهای جعفر قلیخان نیر الملک هدایت و موچول خان داشت. در دوره دوم که تقریبا” ۱۰ سال طول کشید وتا پایان عمرش ادامه داشت عکاسی با دوربین قطع بزرگ بود و کیفیت عکسها بهتر وترکیب بندی ها منسجم تر بودند. او که چهارمین شاه دودمان بود , به شاه شهید و سلطان صاحب قران نیز مشهور بود,عکسهای زیادی از ناصرالدین شاه باقیمانده که هم اکنون در کاخ گلستان باقی است . از کارهای او در رشد وتوسعه عکاسی می توان به : اعزام عکاسان مستند به نواحی مختلف و عکاسی ازابنیه تاریخی ایران مانند تخت جمشید , اعزام عکاس به مناطق جنگی که اسارت بلوک ویل را در جنگ با ترکمنها در برداشت ( همزمان با جنگ کریمه) , استخدام معلمین عکاسی خارجی جهت آموزش عکاسی (کارلیان) , ابداع لقب عکاسباشی , عکاسی از زنان , ایجاد عکاسخانه دربار , پایه گذاری نوشتن شرح عکس , تالیف کتابهای عکاسی , توسعه عکاسی در بین اشراف و درباریان , دستور تاسیس اولین ع اکسخانه عمومی تهران , گزارشهای تصویری از سفرها – اردوها – حاکمان ولایات – زندانیان و مجرمان – افراد درباری و……
۴- آنتوان سوریوگین:
آنتوان سوریوگین در سال ۱۸۴۰ میلادی از یک پدر مادر گرجی تبار و در تهران زاده شد ( در سفارت روسیه تزاری در تهران) , پدر ش واسیلی ( مستشرق) و دیپلمات سفارت روسیه بود , کودکی را در ایران گذراند و بعد از مرگ پدر که بر اثر حادثه ای پیش آمده بود, به اتفاق خانواده به گرجستان بازگشت. در تفلیس به اتفاق برادرانش نزد عکاس معروف روسی دیمتری ایوانویچ ژرماکوف عکاسی آموخت , و مجددا” به همراه برادرانش امانوئل و کولیا در سال ۱۸۷۰ میلادی (۱۲۸۷ ه . ق) به ایران (تبریز) بازگشت و ساکن شد, و به دستگاه ولیعهد مظفرالدین میرزا راه یافت و به لقب خان مفتخر گردید. سپس به تهران آمد ودر خیابان علاء الدوله ( فردوسی) یک استودیو عکاسی باز کرد. در تهران با یک دختر ایرانی ارمنی تبار ازدواج کرد که نتیجه این ازدواج هفت فرزند بود که فقط یک دختر و پسرزنده ماندند .
از مکانهای تاریخی زیادی چون گنبد سلطانیه ومسجد کبود عکاسی کرد, در گرفتن تصاویر کتاب ” سیری درهنر ایران” آبهام پوپ (که در اصفهان مدفون است) مشارکت کرد. با توجه به تسلط به زبان فرانسه رساله عکاسی ” لیبر” را ترجمه به فارسی کرد. گرایش او به عکاسی خبری بود, از اینرو عکس هایی از آغاز مشروطیت , بست نشینی در سفارت انگلیس , بر دارشدن میرزا رضای کرمانی قاتل ناصرالدین شاه گرفت. گردشگران و محققین فراوانی که به ایران سفر می کردند ( و عکاس نبودند) , با کمک عکسهای آنتوان با ایران آشنا می شدند و سفرنامه های خود را با عکس های او مزین می کردند, و به این طریق شهرت و آوازه اوبه خارج از مرز ها کشیده شد. در نمایشگاه ۱۸۹۷ میلادی بروکسل و نمایشگاه ۱۹۰۰ میلادی پاریس مدال گرفت , و نیز از دولت ایران نشان شیر و خورشید الماس نشان دریافت نمود. در اواخر عمر او دچار مشکلات فراوانی شد , بعد از به توپ بستن مجلس عکاسخانه او خسارات فراوانی دید و از حدود ۷۰۰۰شیشه نگاتیو او بسیاری از آن که منظم و شماره بندی شده بود نابود شد. به علت مظنون بودن به رابطه با مشروطه طلبان تحت تعقیب قرار گرفت و به سفارت انگلیس پناهنده شد , و بعد از انقراض سلسله قاجار, حکومت جدید( پهلوی) به نفی حکومت قبلی پرداخت و ۲۰۰۰ نگاتیو او توقیف شد. سرانجام انتوان سوریوگین در سال ۱۹۳۳میلادی ( ۱۳۱۲ه. ش) درگذشت و در گورستان ارامنه در دروازه دولاب تهران به خاک سپرده شد.
دخترش ماری که در روزهای آخر عمر او عکاسخانه را اداره می کرد , بخشی از عکسهارا ( حدود ۷۰۰شیشه) بعد از مرگ پدر از توقیف در آورد , که بخشی از آنها در گالری هنر فریر امریکا نگهداری می شوند , که در سال ۱۹۸۳ میلادی نمایشگاهی از عکسهای اودر آن گالری بر پا شد. تعداد ۶۰ قطعه از عکسهای او که به شیوه آلبومین قهوه ای چاپ شده بود توسط جوزف آبتن خریداری شد , و تعداد دیگری از عکسها توسط یک دیپلمات هلندی به موزه ملی نژاد شناسی شهر لیدن هدیه شد. در دوره قاجار بزرگ کردن عکس رایج نبود و فقط بدست خبرگاتی چون عبداله میرزا و آنتوان خان سوریوگین انجام می گرفته است. او یکی از عکاسان بزرگ ایران بود که عکاسی ایران را به جهان معرفی کرد .
۵- عبداله میرزا قاجار: (۱۲۶۶-۱۳۳۶ه.ق)
دومین عکاس مشهور و پرکار ایرانی ( بعداز آقارضا) و از شاهزاده های خاندان جهانبانی است, در دارالفنون آموزش دید و فتو لیتوگرافی – فتوتیپی و زینکو گرافی را در اروپا تکمیل کرد. دوره فعالیت او سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۷ بوده است , در اوایل سلطنت مظفرالدین شاه در سال ۱۳۱۴ عکاس عکاسخانه دارالفنون بود. کارهای او به شرح زیرند:
۱- گزارشات جغرافیایی و بوم شناسی اعم از عکسبرداری از خراسان – ساختمان های جدید قم و ری – مازندران
تبریز و تخت جمشید.
۲- آثار حرم قم از جمله قالیهای دوره صفوی
۳- کپی برداری خطوط استادان قدیمی
۴- عکاسی در سفر اول و دوم مظفرالدین شاه به اروپا
وی از پیشگامان استفاده از کارت مقوایی آماده بود و عکسهای خود را با عنوان عبداله قاجار و یا عکاسخانه مدرسه مبارکه دارالفنون امضا می کرد. اما خدمت مهم وی تربیت شاگرد در دارالفنون بود که همین شاگردان موجب پدید آمدن حرفه عکاسی در زمان مظفرالدین شاه شدند . از شاگردان او باید ماشال خان – محمد جعفر خان خادم و روسی خان را نام برد.
۶-آقا رضاخان عکاسباشی ( اقبال السلطنه):
سال ۱۲۵۹هجری قمری بدنیا آمد،برادرش میرزا علی نقی حکیم الممالک پزشک مخصوص ناصرالدین شاه بود. و پدربزرگش از یهودی های اصفهان و پدرش آقا اسماعییل جدید الاسلام تازه مسلمان شده بود. او از غلام بچه ها و پیشخدمت های شاه بود،ولی به جهت هوش و استعداد زیاد طرف توجه شاه قرار گرفت و اورا نزد کارلیان ( فرانسوی) قرار دادند تا عکاسی را بیاموزد، و بعد ها به سبک کارل این پرتره عکاسی می کرد. در سال ۱۲۸۰ ه ق (۱۸۶۳میلادی) به علت اینکه در عکاسی به کمال رسیده بود به لقب عکاسباشی سرافراز گردید وبه همین جهت در تمامی سفرها همراه شاه بود.(اعتمادالسلطنه در مرآت البلدان) در سفر سال۱۲۸۰ه ق شاه به شهرستانک و لار ونور کجورودر سال ۱۲۸۲ (ه ق ) به فیروز کوه و پلور مومج دماوند و سنگ نگاره شکارگاه فتح علیشاه تنگه داشی همراه شاه بود و از ابنیه و اشخاص و معارف فرهنگی عکس می گرفت.نخستین عکاس حرفه ای در ایران و عکاسباشی ناصر الدین شاه بود. دید و نگرش ساده و بی پیرایه او نسبت به سوژه ها عکس های اورا از دیگرا ن متمایز می کرد، او به روش کولودیون عکاسی می کرد.
در سفر اول شاه به فرنگ همراه شاه بود وعکس های زیادی تهیه کرد.( عکس از اتریش) در سال ۱۲۹۰(ه ق) بدستور شاه لقب آجودان مخصوص( آجودانیه) و پسس خزانه داری صرف جیب شاه مفتخر گردید، در سال ۱۲۹۹(ه ق) مسئول اداره کل توپخانه ودر سال ۱۳۰۱ وزارت قور خانه و در سال ۱۳۰۲ (ه ق) دو اداره باروت کوبی و شوره پزی و گوگرد سازی سرتاسر ایران و در همین سال به لقب اقبال السلطنه نائل آمد و با توجه به این همه پست دولتی ۲۷ سال نیز عکاسخانه مبارکه همایونی را نیز اداره کرد. از سفر شاه و مهد علیا (مادر شاه) به عتبات عالیات نیز عکس گرفته و تقدیم مهد علیا کرده بود. و بالاخره او در دهم جمادی اثانی سال ۱۳۰۷(ه ق) در سن ۴۸ سالگی و با مرگی ناگهانی و مشکوک در محل اقامتش در آجودانیه شمیران فوت کرد.
مرگ او مظنون به مسمومیت بود وظاهرا بعد ها مشخص شد که با قهوه قجری و به فرمان شاه کشته شده بود،رابطه او با فروغ الدوله دختر شاه و همسر علیخان ظهیرالدوله باعث ناراحتی شاه و شوهرش گشته بود ناچارا کمر به قتلش بستند.
به جرات می توان اورا اولین عکاس خبرنگار ایران دانست، و وزنه ای در عکاسی ایران.
۷- غلامحسین خان صدیق السلطنه (موچول خان):
غلامحسین خان معروف به موچول خان سال ۱۲۶۷ (ه ق) در دربار ناصرالدین شاه متولد شد. پدرش آقا خان امین الصحه از اجزا خلوت و مادرش طوطی خانم دده شاه بود. او نخست جزو غلام بچه ها بود و پیشخدمت دربار، اما کم کم مورد توجه شاه قرار گرفت. او از جعفر قلیخان هدایت که در آن زمان مقامی نداشت عکاسی و ظهور و چاپ راآموخت و با موقع شناسی خود را به ناصرالدین شاه که آن موقع بسیار از حرمسراها و درونی و اندرونی عکس می گرفت نزدیک کرد و یکی از دستیاران شاه شد.
در کنار کار عکاسی در سال ۱۲۸۹(ه ق ) به جای محمد علی خان امین السلطنه مسئول زین خانه شاهی شد و سالها در این مقام باقی ماند، در سفرهای سال ۱۲۹۰ و ۱۲۹۵ه ق به اروپا همراه شاه بود. اعتماد السلطنه اورا مردی پست و نانجیب می خواندزیرا اهرا عکس های اندرونی را به بیرون منتقل می کرد. غلامحسین خان در سال ۱۳۰۶ (ه ق ) که مردی پولدار شده بود از شاه لقب صدیق ال لسطنه دریافت کرد. اودر سال ۱۳۲۳ (ه ق ) در زمان سلطنت مظفرالین شاه درگذشت ، اونیز یکی از مروجین عکاسی در ایران بود.
۸- عباسعلی بیگ:
عباسعلی بیگ شاگرد آقا رضا عکاسباشی و ناظم عکاسخانه مبارکه همایونی در عهد ناصر الدین شاه بودو در برخی از عکسبرداری ها با آقارضا مشارکت داشت. در سال ۱۲۸۵ (ه ق) نخستین عکاسخانه عمومی در تهران زیر نظر اقبال السلطنه با دست عباسعلی بیگ بنیاد یافت ، علت این امر نیاز مردم و رغبت بیش از حد آنها به عکاسی بود و چون تنها عکاسی شهر درون کاخ بود و امکان دسترسی مردم به آن مقدور نبود ناچارا اولین عکاسخانه عمومی شهر تهران تاسیس یافت. در باره این موسسه نوظهور روزنامه رسمی کشور به تاریخ پنج شنبه ۲۵ ذیحجه سال ۱۲۸۵ نیز مطالبی چاپ کرده بود. در سال ۱۲۸۷ (ه ق ) پیش از سفر شاه و مادرش به عتبات عالیات عباسعلی بیگ به عراق عرب رفته بود و ۷۹ قطعه عکس گرفته شده را که بدست آقارضا خان ( عکاسباشی) چاپ شده بود رادر دو نسخه تقدیم شاه و مهدعلیا کرده بود. عکس های فوق هنوز در آلبوم خانه کاخ گلستان موجود است .
او ریاست اولین عکاسخانه عمومی را در تهران به عهده داشت.
۹- سردار علی خان حاکم:
علی خان فرزند محمد قاسم خان والی در سال ۱۲۶۲ (ه ق) در تهران زاده شد ، در نه سالگی بعداز سفر تفلیس به اتفاق پدر مجددا با سمت جدید پدرش ( مستشاری سفارت) به روسیه وپترز بورغ رفت. بعد از بازگشت سفیرکبیر ایران ( عباسقلی خان نوری) ، محمد قاسم خان پدر علی به سمت وزیر مقیم و سپس به وزیر مختاری در آن شهر باقی ماندند، و در این فرصت به دست آمده علی خان در پترزبورغ مشغول به تحصیل زبان فارسی و تاریخ و جغرافیا و مفدمات هندسه و عکاسی شد. درسال ۱۲۷۷ ه ق (۱۸۶۰ میلادی) بعداز استعفای پدر برای گردش و سیاحت عازم برلین ( پروس) و سپس بروکسل و پاریس و لندن شدند و از راه مارسی و استانبول به ایران بازگشتند (تبریز و زنجان و قزوین) و وارد تهران شدند.
در تهران به همراهی دوستعلی خان معیر الممالک ( برادر زاده والی) خدمت شاه شرفیاب شدند و در این دوره قاسم خان پدر علی نیابت حکومت گیلان و سپس در سال ۱۲۸۸ (ه ق ) به پیشکاری حکومت فارس و در نهایت ریاست حکومت فارس و در سال ۱۲۸۹ (ه ق ) محمد قاسم خان والی پدر علی فوت می کند و این سرآغاز پست های دولتی و همچنین شروع عکاسی علی خان حاکم می شود. بعد از فوت پدر علی خان حاکم مسئول حکومت مراغه می گردد وعکاسی از دوستان و مکانها آغاز می گردد و پر کردن آلبوم ها نیز اجتناب ناپذیر است.در سال ۱۲۹۸ (ه ق ) از حکومت مراغه استعفا داد و به تبریز رفت و ازاین فرصت استفاده کرد و به عکاسی های خود ادامه داد و سپس والی ارومیه گردید و بعد از آن حاکم خوی و سلماس و در وقت های فراغت و در سفر های پیش آمده در حین ماموریت به عکاسی از ابنیه های تاریخی ومحیط زیست ادامه می داد. آلبوم زیادی عکس از آذربایجان تهیه کرده بود و مرتبا آنهارا به حضور شاه می فرستاد ودر سال ۱۳۰۱ (ه ق )
یکبار از شاه دستخطی دریافت کرده بود. او مدتی نیز حاکم سنندج و کردستان بود واز تکاب و تخت سلیمان و ابنیه تاریخی آنجا عکاسی کرده و خود با جامه کردی عکس دارد که همگی این عکس ها در آلبوم خانه کاخ گلستان موجودند. او بعداز قتل ناصرالدین شاه به فرمان شاه جدید ( مظفرالدین شاه) نیز به منصب حکومت در اردبیل نایل آمد بود. سردار علی خان حاکم در سال ۱۳۲۰ه ق از جهان در گذشت. اودر طول ۴۰ سال عکاسی بیش از۲۰۰۰ عکس از مناظر، اماکن تاریخی و طبیعی عکاسی کرده بود.
کامران عدل عکاس معاصر در مقاله ای یادآوری کرده است که کارهای عکاسی سردار علی خان حاکم نمونه کوچکی از کارهای عظیم اوست ،یحیی ذکا نیز او را به حق و بی اغراق اولین عکاس محیط زیست انسانی و طبیعی می داند. آنچه که به اهمیت کار او می افزود ، یادداشت های همراه عکس های اوست.
۱۰- میرزا احمد خان عکاسباشی (صنیع السلطنه):
میرزا احمد فرزند میرزا علی طبیب سنگلجی ( برادر میرزا حسن لسان الاطبا) به سال ۱۲۶۴ ه ق بدنیا آمد. به دارالفنون رفت و مشغول فراگیری پزشکی گردید، لیک ذوق و شوق به دانش های طبیعی او را واداشت که بیشتر تحصیل و مطالعات خود را در این رشته ها انجام دهد. بدون معلم عکاسی را آموخت و آن را به عنوان شغل برگزید . دوستعلی خان نظام الدوله معیر الممالک او را به اروپا فرستاد و او عکاسی را در آن دیار تکمیل نمود و کلیشه سازی و گراور سازی و چاپ و چینی سازی و حکاکی را نیز آموخت، و بعد از ۱۵ ماه به ایران بازگشت و توسط معیرالممالک به دربار ناصرالدین شاه معرفی شد و به عنوان عکاسباشی عکاسخانه مبارکه دارالفنون مشغول بکار شد. او در اوج علاقه شاه به آموختن عکاسی کتابی تحت عنوان ” عمل عکاسی یا رساله در عکاسی ” نوشته و تقدیم شاه نمود . میرزا احمد خان عکاسباشی عکس های زیادی از وزرا ، پیشخدمت ها ، نظامیان و معلمان مدرسه دارالفنون گرفته است که در آلبوم خانه کاخ گلستان موجود می باشد. عکس های زیادی نیز تهیه کرده و به ولیعهد (مظفرالدین میرزا) تقدیم کرده است. پس از چندی ایشان با دوست محمد خان نظام الدوله بدون اجازه شاه رهسپار فرنگ گردید و ۷ سال در اروپا ماند و در آنجا به عضویت لژ فراماسونری شرق اعظم در آمد.
او تمایلی به بهایی گری داشت و با عباس افندی عبدالبها مکاتباتی داشت و از او عکس نیز گرفته بود به همین علت به مصور رحمانی ملقب گردید و نام رحمانی را نیز نوادگانش به عنوان نام خانوادگی برگزیدند. میرزا احمد در زمان مظفرالدین شاه به لقب صنیع السلطنه مفتخر گردید . در سال ۱۳۱۸ ه ق در سفراول مظفرالدین شاه به اروپا همراه شاه بود و از شاه و همراهان و مناظر مختلف عکاسی کرد . و شاه در این سفر تعدادی دوربین عکاسی و دستگاه سینماتوگرافی و ماشین چاپ خریده بود و به ایران آورده بود و شخص شاه در سفرنامه خود به این مطالب اشاره کرده بود.
لوازم فوق در ایران بدستور شاه توسط میرزا احمد صنیع السلطنه راه اندازی شد ، حتی سفرنامه شاه نیز توسط همان دستگاه چاپ با حروف سربی چاپ و منشر گردید. او تا سال ۱۳۴۴ه ق نیز ریاست عکاسخانه مبارکه دارالفنون را به عهده داشت و فرزندش میرزا ابراهیم عکاس باشی نیز با او همکاری می کرد.
عکاسان خارجی: (در ایران)
۱– آگوست کرشیش:
اولین خط تلگراف تهران و اولین نقشه تهران توسط وی به انجام رسید. همچنین برای اولین بار ارتفاع قله دماوند
را اندازه گرفت. وی پس از ریشار خان و ملک قاسم میرزا با چاپ نقره ای کار کرد.
۲-کارلیه (کارلیان فرانسوی):
او بواسطه فرخ خان امین الدوله ( سفیر ایران در اروپا) برای آموزش عکاسی به ایران آمد. ورود وی سرآغاز
آموزش و توسعه عکاسی ایران است . در سال ۱۲۷۵ه.ق و بواسطه ورود وی عکاسخانه مبارکه همایونی توسط ناصرالدین شاه بنا نهاده شد و خود شاه و آقا رضا نزد وی تعلیم دیدند , کارلیان کولودیون را در ایران رواج داد.
۳– بلوک ویل ( فرانسوی) :
او مدتی برای عکس برداری از دفع غائله تر کمن ها به خراسان رفت و مدتی اسیر شد.
۴– فوکتی ( فکاته – کوکاتی) ایتالیایی :
( گروه ایتالیایی بواسطه امیر کبیر به ایران آمدند و بیشتراطلاعات ماازاین گروه مرهون مقاله “ آلبوم عکس هیات سیاسی ایتالیا در ایران ” نوشته پیه مونتره در سال ۱۹۷۲ میلادی است.
معلم توپخانه و طبیعیات در دارالفنون و سرپرست تلگراف تبریز –تهران بود , در سال ۱۲۶۷ ه.ق کولو دیون را به ایران آورد.( سال اختراع توسط آرچر) محمد کاظم محلاتی ( پایه گذار شیمی ایران ) شاگرد وی بود. عکسی از او در دسترس نیست.
۵– لوئیجی پشه ( ایتالیایی):
فرمانده پیاده نظام در تهران و کرمانشاه بود. از کرمانشاه – طاق بستان – کنگاور – مقابر سعدی و حافظ عکس برداری کرد.در سال۱۲۷۴ه.ق با هزینه شخصی کالو تیپ هایی از تخت جمشید – پاسارگاد و نقش رستم گرفت که اولین گزارش مستند تصویری و تاریخدار در ایران است . همچنین کهن ترین سند استفاده از واژه عکس در ایران در این گزارش دیده می شود و نقل کردن عکس را بجای عکس برداشتن که بعد ها رایج شد آورده است.ابتکار تولید و عرضه تجاری عکس هم اولین بارتوسط وی بکار گرفته شد. پشه آلبوم هایی که برخی عکس ها هم از خود وی نبوده تولید و عرضه می کرد و به اروپائیان مقیم تهران می فروخت.
۶– جیانوزی ( ایتالیایی ) :
مدرس مدرسه نظام بود , از مشهد – شاهرود – بسطام –توس – مسجد تاریخانه دامغان و نیز برای اولین بار از گنبد و حرم امام رضا (ع) عکس گرفت.
۷– لوئیجی مونتابونه ( ایتالیایی):
تنها ایتالیایی عکاس بود. از ناصرالدین شاه لقب عکاسباشی گرفت و پیترو بون دستیارش بود, کاربرد های تکنیکی و زیبایی شناسی اروپایی را نخستین بار به عکاسی ایران وارد کرد.( حالت دادن به اشخاص , رنگ آمیزی دستی ,محوشدن و ….) زندگی و معیشت در دوران قاجار را اولین بار به تصویر کشید. از چهره نیز عکاسی می کرد ( در تصاویر او زن حضور ندارد , موضوعی که در عکس های پشه و جیانوزی نیست). در نمایشگاه جهانی پاریس در سال ۱۸۶۷میلادی عکس های مکانهای تاریخی ایران را به نمایش گذاشت.
۸– ارنست هولستر (آلمانی):
در سال ۱۲۸۰ ه.ق به ایران آمد و رئیس تلگرافخانه اصفهان بود , با زنی ایرانی ( مریم حق نظر) ازدواج کرد. تنها عکاسی بود که با روشی نظام مند با گرفتن حدود ۳۰۰۰ عکس دست به مستند نگاری اجتماعی دوران قاجار و ثبت زوال تدریجی قاجار در ربع آخر قرن ۱۹ میلادی زد. تصاویرش با یادداشتهای روزانه و گزارش جامعی از راه و رسم زندگی در اصفهان همراه بود بطوریکه عکاس واقع گرای دوره قاجار نام گرفت.در جنگ جهانی اول دو سوم شیشه های عکاسی او ( حدود ۱۰۰۰ عدد) برای سقف گلخانه ای استفاده شد! در سال ۱۹۶۹ میلادی سه صندوق حاوی شیشه هایش بطور تصادفی در آلمان پیدا شد که برخی از آنها در مجلداتدوره آموزشی تایم و لایف با عنوان ” نور وفیلم” چاپ شد.دونا استاین آثار وی را شبیه کارهای جان تامسون –بیتو وپریمولی دانسته است .
کتاب ” ایران در ۱۱۳ سال پیش ” در سال ۵۵ توسط محمد عاصمی ترجمه و منتشر شد که به آثار هولستر می پردازد.