هفت نکته ای که یوسف کارش میتواند به شما بیاموزد
ممکن است شما اسم یوسف کارش را نشنیده باشید ولی آثارش را دیده باشید.تصاویر پرتره ی این عکاس همه جا هست.شما ممکن است در هر کتابی یا مجله ای یا گالری دیده باشید.
در طول ۶۷ سال، کارش برخی از بهترین هنرمندان، رهبران و متفکران قرن بیستم را عکاسی کرده است.همه ی این عکس ها به وسیله ی تکنیک نوری خاص خودش عکاسی شده و او پیشقدم در این نوع نور پردازی است. تصاویر پرتره ی الیزابیت دوم، آلبرت انیشتین، وینستون چرچیل، ارنست همینگوی تنها برخی از آثار یوسف کارش است.
امروز میخواهیم شما را با درس هایی از یوسف کارش آشنا کنیم.
شما عکاس پرتره نیستید؟ مشکلی نیست، این درس ها برای همه است.
فهمیدن و درک سوژه تان نتیجتا عکسهای بهتری برای شما در پی دارد.
وقتی سوژه ی شما با شما راحت نیست، گرفتن یک عکس خوب از او بسیار مشکل می شود.
کارش یک استراتژی داشت.
قبل از اینکه سوژه اش را بشناسد کلی تحقیق می کرد تا آنجایی که میتوانست سوژه اش را شناسایی میکرد و در صورت امکان به کار او (سوژه) نظارت میکرد.
او می گوید: ” اولین بار در لندن بود که من تمرین این کار را انجام دادم و سعی در یادگیری و فهمیدن هر شخصی که میخواستم عکاسی اش کنم کردم.”
در روز عکاسی تمرکز کاملش بر روی کارش بود. او از همه ی دانستنی ها و گفتگوهای بین خودش و سوژه نهایت استفاده را می کرد.
هدف همه ی این کارها چه بود ؟ سوژه اش با او احساس راحتی کند.
وقتی سوژه با شما احساس راحتی می کند، احساساتی اصیل از شخصیت خودش را بروز می دهد، کار شما ساده تر می شود و او هم ازین تجربه لذت می برد.
عکاس و سوژه در هر محیطی که قرار است عکاسی انجام شود آن محیط باید برای هر دو طرف محیطی آسوده باشد. سوژه هایتان را برای یک قهوه و یا یک چای یا حتی یک پرسشنامه ی سرگرم کننده دعوت کنید و توجهش را جلب کنید. (یک گفتگوی دوستانه در یک جلسه ی دوستانه).
۲- دید باز در عکاسی و الهام گرفتن به شما در پیدا کردن سبکتان کمک میکند.
اگرچه یوسف کارش از سن ۱۸سالگی به تمرین عکاسی پرداخت، هیچگاه دری را از دیگر گونه های دیگر نبست. او نور را آموخت و کامپوزیسیون را با مطالعه نقاشی های معروف یاد گرفت. و هنگامی که به یک گروه تئاتر محلی پیوست، بازیگری را هم تجربه کرد. او پتانسیل بالایی در نورپردازی تئاتر و کار خودش در عکاسی را پیدا کرد. تکنیکی که او را معروف کرد. علاوه بر اینها عکاسی را با دیگر فرم های هنر ارتباط داد و از همه چیز الهام می گرفت. طبیعت، موسیقی، علم، نقاشی ..
نور فقط روشنایی نیست.
یوسف کارش میدانست که نور یک سن می تواند روی خوانش و تفسیر عکس تاثیرگذار باشد. (ما چگونه و با چه ترتیبی به عکس نگاه می کنیم – چه احساسی در موردچیزی که میبینیم داریم) پس او نور را با استراتژی خاصی استفاده می کرد .
هیچوقت فکر نکنید که فقط یک راه برای نورپردازی یک عکس وجود دارد یا اینکه نورهای طبیعی تنها نور موجود هستند. به نور اینگونه فکر کنید که ابزاریست که می تواند داستان شما را بازی کند.
۴- شهرت بالاتر از تجارت است.
شهرت از دل انسجام کار شما می آید. چه فرد مورد نظر یک بازیگر معروف باشد چه رهبری جدل آمیز ، یوسف کارش چیز خوبی در آن شخص که میخواهد عکاسی کنید، جستجو میکند. و برای انتخاب پرتره برای نمایش او همیشه به والایی یا وقار کار سوژه اش احترام میگذاشت.
بخاطر انسجام شیوه ی کاریش، یوسف کارش شهرتش را به خاطر داشتننگاهی مهربان به دست آورد. و این مساله موقعیت های باور نکردنی ای را برایش به وجود آورد.
دیوید تراویس روانشناس در مورد کارش میگوید: کارش با همه ی سوژه هایش مهربان و با تامل رفتار می کرد، همیشه به دنبال ارزش های مثبتشان بود، حتی در مقابل کمونیست های سرکشی همچئن فیدل کاسترو و نیکیتا کروشچف که هر دوی آنها به کار کارش اعتماد کردند. کاری که هیچ عکاسی از پس آن برنیامد.
اگر شما میخواهید رشته ی خاصی از عکاسی را دنبال کنید مطمئن شوید که کار شما و شیوه ی کاری شما ساختار مناسبی از شهرت برای آن شغل را دارا می باشد.
۵- آماده نبودن هم می توان چیز خوبی باشد.
یوسف کارش همیشه در حال تمرین بود و نه تصویرسازی ذهنی که بخواهد قبل از عکاسیش انجام بدهد. حالت یا فیگور یا دکور خاصی را از قبل طراحی نمی کرد. در عوض او از فعل و انفعال سوژه اش در روز عکاسی استفاده می کرد و در همانجا ایده اش را از شخصیت و ظاهر سوژه اش بیرون می کشید. ( و گاهی از پیشنهادات خودشان نیز استفاده می کرد.)
نتیجه : هیچ پرتره ای از کارش شبیه هم نیست. این فوق العاده است که شما مردی را در نظر بگیرید که متخصص عکاسی از چهره هاست.
وقتی که شما مستقیما از سوژه تان الهام میگیرید ، شما پرتره ای میسازید که بسیار شخصی تر و متفاوت از بقیه کارهاست. به این کار میگویند پیروزی دوبل.
۶- عکاسی های پنهانی ( که با زیرکی عکاس گرفته می شود ) عکس هایی پرمعنی می شود.
چگونه یوسف کارش توانست چنین احساساتی را از کسانی که تازه آنها را ملاقات کرده بود، ثبت کند. ( مهارت گفتگوی خودمانی به کنار )
او به دقت به دنبال لحظاتی از حس واقعی از سوژه هایش میگشت.به محض اینکه این احساست آشکار میشدند دکمه ی شاترش را بی درنگ فشار میداد. ( نه اینکه سرت را بالا بگیر یا از شمارش معکوس داشته باشیم و … )
هر لحظه ای یک طعمه است.
عکس سرسختی از وینستون چرچیل ؟ این عکس دقیقا زمانی گرفته شد که یوسف کارش سیگار چرچیل را از دهانش بیرون کشید. عکس پرتره ی متفکر از خواننده ی معروف ماریان اندرسون؟ این عکس در طول زمانی که اندرسون داشت زمزمه میکرد و آماده میشد برای عکاسی گرفته شد و تازه میخواست ترانه ی اصلیش را بخواند.
یوسف کارش می گوید: تنها لحظه ی کوتاهی در درون ذهن، روح و روان یک شخص وجود دارد که از چشمانش، دستانش و رفتارش بازتاب می شود. این لحظه ایست که باید ثبت شود.
حس منحصر به فرد شخضدر هر لحظه ای ممکن است بروز داده شود. نه فقط موقعی که شما استیج را برای عکاسی آماده کرده اید. منتظر این لحظه باشید و آماده ی فشردن دکمه ی شاتر وقتی این حس بروز داده شد. آن لحظه را با گفتن به شخص تباه نسازید.
۷-پیشرفت به آرامی صورت می گیرد.
یوسف کارش عکس گرفته شده از چرچیل در آغاز حرفه ی کاریش ارائه داد.( اعتبار کاری)
حالا سوال این است که یوسف کارش قبل ازینکه این عکس را بگیرد چندسال عکاس بود؟
۱۵ سال
۱۵سال یادگیری، تمرین، آزمایش، ارتباط با اشخاص و رویا پردازیش و بعد از این برهه ی بزرگ او ۵۲ سال عمرش را برای ثبت تصاویری باورنکردنی صرف کرد که تا به امروز مشهور است.
آزمایش و تجربه،پالایش ایده، و فرستادن کارهایتان و اشتراک گذاری با کسانی ممکن است اهمیت دهند. اگر رد شدید یا قبول نشدید دوباره تلاش کنید، تکرار کنید، سال پس از سال و پس از سال. شما خواهید رسید.
ترجمه : علی اصغر نصوری
منبع : www.cameraworld.com